مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

سرنوشت روح کودکان (لیزخوردگی روحی)

بنام خدا

سرنوشت روح کودکان

لیزخوردگی روحی

نتیجه تصویری برای مرگ کودک

فرامرز ملاحسین تهرانی


بنا به مشیت الهی هر انسانی روزی مرگش فراخواهد رسید و هیچ قراردادی مبنی بر اینکه شخصی در سنین پیری حتما از دنیا می رود، با وی بسته نشده است. هر روزه میشنویم که جوانی و یا کودکی بر اثر حادثه ای و یا بیماری از دنیا رفته است و برعکس اشخاص کهنسالی را می بینیم که هنوز هم زنده اند و برخی از آنها در صحت و سلامت  هم به سر می برند. این موضوع یعنی چگونگی مرگ افراد و زمان وقوع آن به هیچ وجه دست خود وی نمی باشد و این اتفاق دقیقا زمانی که باید رخ دهد، به وقوع می پیوندد و کسری از ثانیه نیز در زمان وقوع آن تاخیر نخواهد افتاد. کودکان نیز شامل این موضوع می گردند. یعنی اینکه روح یک کودک همانند سایر ارواح مردمان تابع قوانین الهی مربوط به مرگ و زندگی  و تکامل می باشد، پس لابد کودکی که از دنیا می رود به آن درجه از تکامل روحی رسیده است که دیگر نیازی به ادامه زندگی و گذراندن امتحانات دشوار آن نداشته است و آنچه که نیاز بوده از باقیمانده مراحل تکاملی اش در همین مدت کوتاه عمر زمینی اش کافی بوده و به سرای ابدی و منزلگاه حقیقی خود بازگردانده شده است. 

 

 کودکان در هنگام قبض جان، معمولا مقاومت کمتری نسبت به بزرگسالان از خود نشان می دهند، زیرا زمان کمتری را در دنیای مادی گذرانده اند پس تعلق خاطر و کشش نفسانی کمتری نسبت به این دنیای زمینی دارند، پس ترک آن برای ایشان راحت تر است. از سوی دیگر باید درنظر داشت که کودکان در حین قبض جان با پدیده های آشناتری نسبت به بزرگسالان از مشاهداتی که در حین قبض جان دارند، روبرو می شوند. زیرا زمان درازی نیست که از دنیایی که به آن تعلق داشته اند، به دنیای مادی و زمینی آمده اند، پس خیلی سریع تر زندگی و یاران روحانی خویش را در زندگی گذشته اشان به یاد می آورند و حتی واقعه مرگ برای آن بسی  شیرین تر و جذاب تر از یک شخص بزرگسال خواهد بود. 

سرنوشت ارواح کودکان پس از مرگ شبیه سرنوشت سایر مردمان خواهد بود، با این تفاوت که معمولا کودکان بخاطر عدم برخورداری از آموزه های ایدئولوژیکی خیلی راحت تر و بدون دغدغه های فکری بی حاصلی که بزرگسالان با آن دست به گریبان هستند، با شرایط جدید زندگی اشان مانوس می گردند. آنها به خاطر پاکی و زلالی سرشت شان، با رسولان مرگ و فرشتگان قبض جان به مجادله کلامی از وضعیت پیش آمده برنمی آیند و تقریبا همگی آنان بدون هیچ مقاومتی به منزلگاه آسمانی خویش رجعت می نمایند. اما از آنجا که می بایست تجربه دنیایی خویش را تا مدتی که مادر و پدر و اقوام این کودک از ناراحتی و تالمات روحی فارغ شوند، ادامه دهند، روزانه چند نوبت آنان به خانه و نزد خانواده آمده و همچنان در دامن مادر و آغوش وی حضور می یابند. این حضور نامحسوس روح کودک باعث تلطیف و آرامش روح مادر و عزیزان وی می شود و به مرور زمان و تا لحظه ای که مادر و بستگان از ناراحتی و امواج مخرب تالمات روحی خارج نشوند، روح کودکان در رفت و آمد می باشند و هنگامی که وضعیت بحرانی خانواده رفع گردیده و به تعادل رسید، روح کودک نیز رفته رفته حضورش در خانواده کمرنگ تر می گردد.

روح کودکان در جهان روحی مخصوص طبقه خویش تحت آموزش مربیان الهی قرار خواهد گرفت. برنامه های آموزشی برای این دسته از ارواح از کامل ترین دروس علمی و هنری برخوردار می باشد. این آموزشها باعث رشد فکری و ذهنی و روحی  و اخلاقی کودکان گردیده و به مرور زمان که به سن و سال بالاتری می رسند ، به درجات شعور و معرفت و دانش آنها افزوده می گردد. اگر شخصی در سنین کودکی فوت کند، به احتمال فراوان دیگر بازگشتی به دنیا برای ادامه تکامل روحی خویش نخواهد داشت و به سعادت و  خوشبختی ابدی در بهشت برین نائل خواهد گشت. برخی ارواحی که فقط نیاز به یک حضور چند ثانیه ای در جهان های مادی برای ختم و پایان تکامل روحی اشان دارند، به محض تولد و یا حتی بعد از حلول روح در رحم مادر و درحالت جنینی دنیا را ترک می گویند و بدین سان برای همیشه از هبوط به دنیاهای مادی رهایی می یابند که اصطلاحا به این پدیده که جنین به محض وقوع تولد و یا لحظاتی قبل از تولد می میرد، «لیزخوردگی روحی« می گویند. 

با همه این اوصاف ارواح کودکان هیچگاه آخرین خانواده ای را که در آن حضور یافته اند و پدر و مادری را که واسطه هبوط آنان در جنین مادی گشته اند را از یاد نمی برند، اینان وقتی به سنین بزرگسالی و رشد کامل عقلی و جسمی می رسند، گهگاه خود را در خواب و بیداری به والدین  و اقوام و دوستان نشان می دهند، اما چون کسی آنها را به دلیل بزرگ شدنشان نمی شناسد، قابل شناسایی برای آنها نمی باشند. ارواح کودکانی که به سنین جوانی رسیده اند، می گویند که بارها در خیابان و مجامع عمومی با والدین خود رودررو شده و از کنارشان گذشته اند اما چون اجازه نداشته اند که این موضوع را برملا کنند از کنار آنها عبور کرده و رفته اند، تا زمانی که والدین و یا یکی از عزیزان آنها مرگشان فرا رسیده بر بالین وی به هنگام قبض جانش حاضر گشته و پس از خروج روح از بدن ایشان، خودشان را به آنها معرفی می کنند و با آنان ملاقاتی از سر شوق و اشکها و لبخندها خواهند داشت.

این دسته از ارواح که در کودکی فوت شده اند، می گویند به پدران و مادرانی که در غم مرگ کودکان خود بسیار غمگین و افسرده می شوند، بگویید که اگر شما خبر داشتید کودکان شما را پس از قبض جان با چه وضعیت مطلوب و رویایی به سوی بهترین مکانهای آسمانی و بهترین مردمان غرق در نعمت و برکت می برند هرگز غم به دل راه نمی دادید و قطره ای اشک نمی ریختید. خیالتان راحت باشد که بهترین امکانات زندگی و امکانات آموزشی و تفریحی در دنیای مادی اتان به قدر ذره ای از نعمات و امکاناتی که در دنیای نورانی و شگفت انگیز روحانی وجود دارد، برابری نمی کند و از هرجهت راحت و شادمان باشید و در مرگ فرزندانتان غم به دل راه ندهیدو اگر در این عمر کوتاه دنیوی قدری صبر داشته باشید، وعده دیدار ما با شما  بسیار بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که شما تصورش را بکنید.

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی درویشی شنبه 28 اسفند 1395 ساعت 20:38

عالی . سپاس فراوان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد