مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

گزارشی کوتاه از یکی از جلسات ارتباط با ارواح


گزارشی کوتاه از یکی از جلسات ارتباط با ارواح


فرامرز ملاحسین تهرانی

پنجشنبه گذشته به یکی از جلسات ارتباط با ارواح دعوت شده بودم. میزبان که یک مرد مسن و محترمی بود مرا از مقابل آپارتمانش استقبال کرد و هنگامی که وارد خانه شدم یک سگ زیبا و بزرگ را روبرویم دیدم این حیوان خانگی ابتدا من و همراهم را بویید و با این کارش نشان داد که می خواهد ما را بشناسد. داخل خانه که شدیم چند نفری آقا و خانم و ازجمله برادر میزبان که ایشان نیز مرد مسن و محترمی بودند روی مبلها نشسته بودند. عده ای نیز در تراس خانه که به بزرگی یک حیاط با کلی گلدان و سبزه و گیاه بود، حضور داشتند که دو سه نفری از آنان در حال کشیدن سیگار بودند. پس از سلام و احوالپرسی به داخل آپارتمان آمدم و در جایگاه خودم مستقر شدم. 

 

 مدتی منتظر ماندیم تا سایرین هم از راه دور و نزدیک برسند، درحالیکه قرار بود این جلسه ساعت 8 شب برگزار شود، اما تا یک ربع به 9 هنوز سه چهار نفری به خاطر ترافیک نرسیده بودند. بخاطر این بی نظمی که  عده ای از مدعوین، آن جلسه را با پارتی خانوادگی اشتباه گرفته بودند و عده ای نیز هنوز در راه بودند، فهمیدم که در جلسه ارتباط با ارواح توفیقی حاصل نخواهد شد، اما بهرحال من صبر کردم و برای آنکه تمام میهمانان از راه برسند شروع به صحبت کردم و چیزی حدود 40 دقیقه درباره علوم روحی مطالبی را برای حاضرین بیان داشتم بالاخره با آمدن دو سه نفر دیگر میز گردونه دوار را آماده کردیم و از این طریق شروع به ارتباط با ارواح نمودیم. 

میزبان مسن جلسه که خود نیز از کسانی بود که سابقه فعالیت و مطالعات در زمینه علوم روحی داشتند، در بخشی از اداره جلسه نیز وارد معرکه شدند و نشان دادند که در این زمینه توانایی اداره چنین جلساتی را دارند اما ازآنجا که برخی از مدعوین اصلا آمادگی و حتی اطلاع از برگزاری چنین جلسه ای را نداشتند، توفیق چندانی از این جلسه حاصل نشد. 

غرض از بیان این خاطره این بود که به عرض برسانم برای برپایی جلسات ارتباط با ارواح حتما می بایست همه حضار از قبل خود را برای چنین رویداد مبارکی آماده کرده باشند. نه آنکه به قصد تفریح و حالا ببینیم چه می شود، یک دورهمی برپا نماییم و از یک هدایتگر جلسه روحی هم بخواهیم بیاید و وقتش را تلف کنیم تا شبی مهیج را برای خویش رقم بزنیم. ارواح با مشاهده حالات روحی و روانی مدعوین حاضر در جلسات، تصمیم می گیرند که آیا ارتباطی با آنها داشته باشند یا خیر. اگر اهدافی غیر از تقویت بنیان و محراب خداشناسی و معرفت الروح در کار باشد، آنها نه وقت خود را و نه وقت حضار در جلسات ارتباط را نمی گیرند و حاضر به ارتباط به هر طریقی با آنها نمی شوند. 

پس دوستان عزیزی که مایلند برای جلسات ارتباط با ارواح از اینجانب کمک بگیرند، متوجه باشند که حتما و حتما می بایست شرایط چنین جلساتی را از قبل مهیا کرده باشند و از میهمانانی برای ارتباط دعوت نمایند که معتقد به جهان غیب و دارای حسن خلق و اخلاق باشند، نه آنکه جلسه ای شبیه پارتی های شبانه تشکیل داده و در کنار رتق و فتق امور روزانه و در کنار صرف میوه و شربت و شام، خواسته باشند یک تجربه سرگرم کننده با عالم غیب هم داشته باشند. هرگز چنین دیدگاه و بینشی برای ارواح  وارسته پذیرفتنی نیست و من نیز اگر بیایم و ببینم چنین جوی بر فضای جلسات حاکم است ضمن رعایت ادب و آداب جلسه، موفقیت در ارتباط با ارواح را تضمین نمی کنم.

اما در کنار این انتقاداتی که از جلسه آن شب کردم ، می بایست به یک دستاورد بسیار بزرگ از حضور در آن جلسه که برایم داشت مطلبی را بگویم و این دستاورد بزرگ، هدیه بسیار گرانبهایی بود که میزبان جلسه به من دادند که بسیار بسیار برایم عزیز و گرانبها می باشد. این هدیه یک کتاب و یا بهتر است بگوییم یک جزوه از الهامات و پیامهای روح خیام بزرگ بود که حاوی تفسیر برخی از رباعیات خودشان و همچنین در بخش پایانی این کتاب حقایقی از علوم روحی و چگونگی مراحل پیشرفت ایشان در کسوت مدیومی و گرفتن الهامات روحانی از ارواح وارسته بود که برای من بسیار آموزنده  و جالب بود. اما از آنجا که در فحوای برخی متون و الهامات خیام که به طریق کتابت بر مدیوم عرضه داشته  بود، مطالبی وجود دارد که ممکن است ایجاد شبهه و تشکیک در مبانی مذهبی داشته باشد، به نظر من اصلا قابل انتشار نمی باشد، و به همین جهت میزبان گرانقدر ما این کتاب را از جناب حسن سعد به امانت گرفته و آن را بعد از مرگ ایشان، به شکل زیراکس و کپی به تعداد محدودی انتشار داده است که یک جلد از آن را هم به من دادند و مرا مورد تفقد و مهر خویش قرار دادند. و اینگونه است که می خواهم بگویم که این کتاب که حاوی الهامات شاعر گرانقدر ما خیام است، بهترین و بالاترین دستاورد من از آن جلسه ارتباط بود که تاکنون از هیچیک از جلسات قبلی ام نداشته بودم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد