مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

ارتباط با روح میرزاکوچک خان

به بهانه سالروز شهادت میرزاکوچک جنگلی

ارتباط با روحی که خود را میرزاکوچک خان معرفی کرد

نتیجه تصویری برای میرزاکوچک جنگلی

یازدهم آذر، سالروز وفات میرزاکوچک جنگلی است. چند هفته قبل در یکی از کتابت های هفتگی خود با روح حامی خویش، ایشان به من پیام داد که روح بزرگواری قصد ارتباط با مرا دارد. اصولا من زیاد به نام و پیشینه ارواح در ارتباط هایم اهمیت نمی دهم بلکه بیشتر محتوای پیام روح حاضر برایم اهمیت دارد. به همین خاطر درباره هویت روحی که تمایل به تماس با مرا دارد چپزی نپرسیدم. اما روح حامی  گفت که آیا نمی خواهی نام دنیایی این روح را بدانی؟ گفتم: خب بفرمایید که ایشان کیست. روح حامی فرمودند که در کتابتی که با ایشان خواهی داشت به هویت ایشان هم پی خواهی برد. 

در ذیل، بخشی ا ز کتابت خود را که به صورت سوال و جواب با این روح بزرگوار است را تقدیم می کنم.

 

 - سلام. می توانم سوال کنم که نام دنیایی شما چه بوده؟ 

** با سلام خدمت شما. من میرزا یونس رشتی معروف به میرزا کوچک خان هستم.البته باید عرض کنم که نام ها و مقام ها و منصب های دنیایی در این جهان پر از رمز و راز، هیچ جایگاه و مامنی برای روح ندارد. 

- همان میرزا کوچک جنگلی معروف؟

** بله. 

- ضمن خوشامد به شما. لطفا از وضعیت خود در جهان روحی مربوطه بگویید و اصلا چرا مرا به کتابت با خود مفتخر کردید؟

** ما همواره درصدد ارشاد و راهنمایی به زمینیان هستیم حالا چه از طریق کتابت مستقیم روحی، و چه ازطریق غیرمستقیم توسط پیروان و دنبال کنندگان ایده ها و افکار ما درمیان توده های مردم.

- همانگونه که می دانیم نهضت شما برعلیه بی عدالتی و سلطه بیگانگان با شکست مواجه شد. علت این شکست چه بود؟

** تمام تحولات اجتماعی، سیاسی و فکری در جوامع بشری درواقع طرحی الهی است که در زمان و موعد مقرر می بایست توسط عده ای برگزیده جهت راهنمایی و هدایت جامعه برای تحقق آن انجام گردد، من آمده بودم برای آفرینش یک حرکت اجتماعی در آن برهه از زمان.

- اما شما شکست خوردید و نهضت جنگل به سرانجام نرسید.

** اصلا مهم نیست که پویش های اجتماعی یا فکری یا علمی بعد از آفرینش و ایجاد آن به سرانجام می رسد یا نه. آغاز هر پدیده نوینی در هر بعدی از ابعادش می تواند فراهم کننده بستری برای تحقق آن در آینده باشد.

- آیا قبول دارید که قیام جنگلی ها به رهبری شما، به تمامیت و وحدت ارضی ایران می توانست خدشه  وارد کند و در آن مقطع بخشی از شمال کشور را به آشوب و تجزیه کشیده بود؟

** اما نهضت جنگل برای تقویت دولت مرکزی ایران و حفظ کشور بود. هدف ما قطع دستان چپاولگر اجنبی از تعرض به جان و مال و ناموس این مرز و بوم بود. اگرچه آن مدینه فاضله ای که در پی آن بودیم در زمان حیات ما شکل نگرفت. اما بذر مبارک آن را در خاک مقدس ایران افشاندیم تا درس عبرتی باشد برای آیندگان.لطفا شما بگویید؛ امروز مزار من و سرداران جنگل زیارتگاه احرار و آزادگان است، یا قبر رضاخان؟

- نظر شما درباره رضاخان یا همان رضاشاه چیست؟ 

** دل و اندیشه ما در جهان روحی که در آن هستیم مبرا و بی تفاوت از خاطرات گذشته است و من امروز از هیچ کس کینه ای به دل ندارم و تمام آن وقایع و اتفاقات زمان حیات دنیایی ام را شبیه بازی و ماجراجویی های کودکانه می دانم. اکنون دیگر ماهیت و معیار زندگی برای ما تغییر کرده است اما آنچه برای من درحال حاضر باعث غرور و افتخار است، وابستگی و پیوستگی به شعور باطنی معنوی و حریت و آزادگی بود که به آن متصف بودم و نیت و قصدم از اعمالی که مرتکب می شدم، جلب رضای خداوند بود.

- علت شکست نهضت جنگل را در چه می دانید؟

** وقتی ما آن انسجام تشکیلاتی خود را از دست دادیم دچار ضعف و سستی شدیم. همچنین جدا شدن و بریدن برخی از اعضای تاثیرگذار از نهضت و بعضا خیانت برخی  که نمی خواهم اسمی از آنها ببرم. 

- از هنگام شهادت خود بگویید. البته اگر یادآوری این خاطره برای شما ناراحت کننده نیست.

** وقتی در میان برف و کولاک در جنگلهای  ماسال گرفتار شدم دانستم که لحظات پایان عمرم نزدیک است. به حدی سرمازده شده بودم که دیگر یارای حرکت نداشتم. ابتدای یخ زدگی ام قدری عذاب آور بود اما رفته رفته با کرخت شدن تمامی بدنم، دیگر هیچ درد و عذابی را  احساس نکردم و محیط سراسر برف و سفیدی را غرق در نور آبی رنگ دیدم. یادم هست شخصی که مرا در مسیر راهش دیده بود سعی در کمک کردن به مرا داشت و در دهانم چیزی گذاشت تا بخورم اما دهان و جنجره من قدرت جویدن را از دست داده بود و نتوانستم چیزی بخورم. دیگر متوجه بقیه ماجرا نشدم و گرمایی از درون من شروع به حرکت در تمام اعضا و جوارح بدنم کرد. هیچ احساس سرما نمی کردم بلکه خود را معلق در فضا حس می کردم و تمام دردها و ضعف های جسمانی از من رخت بربست و حالی توام با شعف و امیدواری به رحمت و مهربانی یک نیروی مهربان ماورایی در وجودم شکوفا شد و ...

مطالب بالا بخش کوتاهی از کتابت با روحی بود که خود را میرزاکوچک جنگلی معرفی کرده بود. یاد و خاطره این روح بزرگوار گرامی باد.

نظرات 3 + ارسال نظر
ایمان شنبه 11 آذر 1402 ساعت 17:19

بسیار آموزنده و تاثیرگذار بود. ای کاش کامل بود.

بهرام محمدی اقدم یکشنبه 20 شهریور 1401 ساعت 20:58

ای کاش تمامی خاطراتتان را با روح حامی بصورت مقاله یا کتابت میکردید تا از آن استفاده کنیم

علی محمد یکشنبه 26 دی 1400 ساعت 08:36

کاش کامل بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد