بنام روح اعظم کائنات
درس های معنوی (3)
اکتوپلاسم چیست؟
اکتوپلاسم ماده ای است متشکل از چند عنصر که در جسم تمام افراد حتی موجودات زنده وجود دارد و ارواح با استفاده از وجود آن در جلسات روحی می توانند اعمال و افعال یا تحرک یا تجسد بوجود آورند. مشخصات اکتوپلاسم به شرح زیر است:
-2 اکتوپلاسم ماده ای است به شکل بخار و لزج با رنگ دودی سفید تا مایل به فیلی که از قسمتهای مختلف جسم مدیوم در زمان خوابهای مصنوعی به مقدار زیادی خارج می گردد و معمولا با چشم عادی همگان قابل رویت نیست ولی برخی از مدیوم ها در شرایط خاص با چشم عادی می توانند وجود آن را مشاهده نمایند.
-3 اکتوپلاسم در پلاسمای خون وجود دارد وهرچه رنگ آن شفافتر باشد قدرت مدیومی فرد نیز بیشتر است و درجلسات روحی اعمال بهتری انجام می گیرد.
-4اکتوپلاسم خارج شده از جسم مدیوم پس از خاتمه جلسه روحی مجددا جذب بدن وی می شود.
-5چنانچه در زمان خروج اکتوپلاسم از بدن در جلسات روحی چراغی به طور ناگهانی روشن شود این نور موجب می گردد که اکتوپلاسم بطور کامل جذب بدن مدیوم نشده و درنتیجه پس از بیداری موجب بروز ناراحتی هایی گردد که در این گونه موارد مدیوم پس از بیداری دچار نوع سرگیجه و تهوع یا ناراحتی های روحی می گردد که درصورت بروز اینگونه موارد، هادی جلسه باید فورا افراد را از اطراف او دور کرده و مقداری نبات یا شربت قند به وی بخوراند تامدیوم حالت عادی خویش را بازیابد. درغیر این صورت مدیوم در اثر استمرار این حالت، دچار نوعی جنون موقت خواهد شد.
-6اکتوپلاسم توسط دانشمندان در آزمایشگاهها تجزیه شده و آنها به این نتیجه رسیده اند که برخی از قسمت های تشکیل دهنده آن کلرید سدیم و فسفات کلسیم است که این عناصر در خون نیز یافت می شود.
خصوصیات افرادی که قصد تماسهای روحی دارند:
کسانی که قصد دارند با عالم ارواح آشنا شوند و تماسهایی درا ین زمینه با آنان داشته باشند، در مرحله نخست حتما می بایست دارای شرایط خاصی به شرح زیر باشند تا بتوانند تماس هایی را با ارواح برقرار نمایند:
-1علم روح را بدانند.
-2دارای قدرت مدیومی ذاتی یا اکتسابی باشند.
-3در اثر تمرینات روحی بر ضمیر ناخودآگاه خویش تسلط یافته باشند.
-4معتقد به ذات پروردگار و وجود وبقای روح باشند.
-5روش های صحیح تماسهای روحی را بدانند.
-6در اثر برقراری تماس های مکرر روحی مورد تایید برخی از ارواح محافظ یا مددکار قرار گرفته باشند.
-7با روح یکی از ارواح مددکار خویش قرارداد خاصی منعقد کرده باشند تا اینکه بتوانند حضور وی را در جلسات بصورت لمس یا درک و یا احساس و غیره مشخص کنند.
-8این روح گاهی بتواند اعمال فیزیکی ساده ای را در جلسات از خود بروز دهد.
-9در شناخت های علمی و عملی خود در زمینه های روحی استفاده کنید و همیشه خداوند را ناظر بر اعمال خود بدانید.
-10در اثر برقراری هر نوع تماسی به خود مغرور نشوید و به دلیل تماس با ارواح خود را برتر از دیگران ندانید.
-11آموخته های روحی و دانش الهی خود را که ازطریق ارواح بدست آورده اید به گونه ای دراختیار مشتاقان قرار دهید.
حالت های سنی پس مرگ:
زمانی که ارواح تجسد مینمایند با وجودی که سالهای زیادی از مرگ آنها گذشته اغلب خود را به شکل آخرین قیافهای که قبل از مرگ داشتهاند مینمایانند و دلیل این امر آن است که افراد زنده با شناختی که نسبت به وی دارند به سرعت بتوانند وجود او را بشناسند. ولی ارواح در جهانهای روحی همگی با آن شکل و قیافه زندگی نمیکنند. بلکه در قیافه ظاهری و حالت سنی آنها تغییرات پیدا میشود که به شرح زیر است:
1- تمام ارواحی که به جهان سوم روحی یا بهشت انتقال مییابند اعم از کودکان، نوجوانان و یا سالخوردگان پس از دستیابی به عقل روحی به تدرج تغییر شکل و قیافه میدهند تا به زمان 30 تا 40 سالگی زندگی زمینی خویش درآیند. یعنی به سن شروع پختگی عقلی در زمین برسند.
2- وقتی ارواح به عقل روحی دست یافتند از آن به بعد قادر میگردند هر لحظهای که بخواهند قیافه و شکل خود را تغییر دهند و حالت جدیدی را به خود بگیرند حتی گاهی برخی از ارواح خود را به صورتهای پرندگان و غیره به افراد زنده نشان میدهند. هرچه ارواح در طبقات بالاتر جهان سوم قرار گرفته باشند از توانایی بیشتری در این زمینه برخوردارند زیرا در این حالت ارواح از تاثیرگذاری عقل بر ماده استفاده میکنند و هر شکلی که خواسته باشند به خود میدهند و یا بوجود میآورند.
3- در جهانهای روحی پیری به مفهوم زمینی آن وجود ندارد. در آنجا حد پیری زمانی است که روحی باید از یک طبقه یا جهان به طبقه یا جهان بالاتری انتقال یابد. در این مواقع ارواح تغییر فرکانس میدهند و با فرکانس جدید در مسیر تکاملی خویش قرار میگیرند و به همین علت هم اغلب ارواح پیر را در زمان خواب جوان میبینیم. این تغییرات بر دو نوع است:
الف: زمانی که روحی لایق میشود که به طبقه بالاتری ارتقا یابد در این زمان فرکانس قبلی وی تغییر یافته و از فرکانس جدیدی برخوردار میشود. با این تغییر فرکانس روح جذب طبقه یا جهان بالاتر میشود.
ب: پیری و مرگ روحی: در این شرایط زمانی است که روح از مدت مقرر شده نتواند امتیازات کافی جهت ارتقا به جهانهای بالاتر را به دست آورد و موفق به صعود به طبقه بالاتری نشود. در این حالت نیز تغییر فرکانس میدهد، درحالیکه این فرکانس جدید دارای ثقل بیشتری است. لذا روح با این ثقل جدید برای تکمیل نمودن تکامل خود به جهانهای مادی فرستاده میشوند. به این مورد سرخوردگی روحی نیز میگویند.
4- کودکانی که در مدت جنینی یا نوزادی یا سن طفولیت و کودکی فوت میکنند، روح آنها در موسسات تربیتی جهان سوم مدتها نگهداری میشود و پس از رسیدن به عقل روحی ازطریق مقامات عالم روحی وظایفی به آنها محول میگردد، که پس از رشد در همان قیافه ظاهری سنین بین 30 تا 40 سالگی در آن جهان ادامه حیات و تکامل میدهند.
5- افراد مسنی که فوت میکنند پس از رسیدن به عقل روحی، خود را با همان حالت سنین زمان حیات مادی مشاهده مینمایند و به تدریج قیافه و حالت آنها تغییر مییابد تا پس از گذشت مدتی خود را در قیافهای به سنین 30 و 40 سالگی زمان حیات مادی خود میبینند.
سلام استاد
اکثر منابع ذکر شده که برای احضار باید چراغها خاموش باشن، این تاریکی جز ضروریات هست؟
برای کتابت این مسئله چطور است؟
سلام. خیر الزامی نیست.
با سلام خدمت شما استاد گرامی و ممنون از زحماتی که در این راه میکشین.
سوالی داشتم از شما.وقتی که انسان میمیره و به جهانهای روحی سفر میکنه اونجا طبق فرمایشات شما تحت تعلیم قرار میگیره تا برای صعود به جهانهای بالاتر آماده بشه. آیا پس از طی این مراحل تعلیم ولحظه صعود و یا نزول ما ،حالتی شیبه مرگ دنیوی بهمون دست میده!؟ یعنی همون جداییه ریسمانها و لحظات احتضار! چون بالاخره از نشئه ای به نشئه دیگه انتقال پیدا میکنیم. قبلا تشکرمیکنم از پاسختون
با سلام
مرگ در جهانهای روحی با مرگ در دنیای مادی متفاوت است. در آنجا قطع ریسمان نقره ای نداریم بلکه تغییر فرکانس موجی است که باعث ارتقا روح به جهان روحی بالاتر میگردد.
موفق باشید.