خاطرات مدیومها / قسمت ششم
درباره کتاب خاطرات یک روح از
لحظه قبض جان تا...
فرامرز ملاحسین تهرانی
دو سال پیش نزدیک سحر خواب عجیبی دیدم. خواب دیدم که در دشت سرسبزی که از یک سو به سلسله کوههای بلند منتهی می شد و از سوی دیگر تا چشم کار می کرد دشت و زمین همواری بود که هیچ انتها و پایانی نداشت، خود را در آن محیط رویایی یکه و تنها دیدم. طبق تجارب قبلی، دانستم که دارم خواب می بینم، پس ابتدا نگاهی به دوروبرم انداختم و از رایحه معطر گلهای صحرایی و پاکی که در فضا موج می زد، نفس عمیقی کشیدم. سبکبال و رها به سوی دامنه کوه پرواز کردم و در کمرکش کوهساران خانه کوچک و زیبایی را در زمینی مسطح مشاهده کردم. آن خانه تنها خانه آن سرزمین پهناور با کوهستانهایش بود. در ابتدای محوطه بیرونی خانه مزاری ساده با سنگی از جنس مرمر وجود داشت که نام و مشخصات و زمان وفات صاحب قبر بر روی آن حک شده بود، وقتی نام صاحب قبر را خواندم دیدم این شخص دردنیا اصلا معروف و شناخته شده نیست و پیش خودم حدس زدم که صاحب این قبر باید شخص مهمی در دستگاه الهی و عوالم روحی باشد.فاتحه ای برایش خواندم و نگاهی به خانه انداختم تا ببینم نشانه هایی از حضور کسی یا کسانی در آن می بینم یا نه. اما به قدری محیط ساکت و آرام بود که صدای نفس های خودم را و حتی محیط پیرامون تختخوابم را در دنیا می شنیدم. باز هم نگاهی به قبر انداختم و از صاحب قبر خواستم تا مرا راهنمایی کند. ناگهان در خانه باز شد و مردی بلندقامت با پیراهنی سفید و ردایی قهوه ای از آن خارج گردید. ایشان ریش کوتاهی بر صورت و چهره ای باوقار و جدی داشتند. به او سلام کردم و ایشان مرا دعوت به خانه اش کرد.
ادامه مطلب ...کتاب الکترونیکی
اثر: فرامرز ملاحسین طهرانی
اشعار کتاب: ف.م.طهرانی (ناجی)
236 صفحه
قیمت: 20000 تومان
آرامش با تکنیک های رفع اضطراب
دکتر محمدجواد حریری
خاطرات مدیومها
که عشق آسان نمود اول
ولی افتاد مشکل ها
قسمت پنجم
خاطره خانم ف.ج
فرامرز ملاحسین تهرانی
بعضی اوقات قدرتهای مدیومی به شکلی بروز و ظهور می نماید که اشخاص در عین باخبر شدن از الهامات و یا وقایعی که ممکن است در آینده رخ دهد، خودشان هیچ نقشی در بروز این رخدادها ندارند. مثلا یک اتفاقی که قرار است در آینده بیفتد، به ناگاه از زبان شخصی بازگو می گردد، اما نه گوینده خبر و نه اطرافیانش آن را جدی نمی گیرند و فکر می کنند خب حرفی از روی احساس یا هر علت دیگری زده شده است و با بی تفاوتی از کنار آن می گذرند.
خاطرات خانم ف.ج از مصادیق این موضوع است که برایم ارسال شده است و عینا آن را به نظر شما خوانندگان میرسانم.
ادامه مطلب ...پاسخ به سئوالات/12
قسمت دوازدهم
فرامرز ملاحسین تهرانی
سوال اول: از خانم زهرا نوری
در رابطه با جلسات احضار ارواح جناب رهبر زاده سوال داشتم به چه طریقی می شود این هماهنگی را ایجاد کرد ممنون میشم سوال منو جواب بدین.
پاسخ: ایشان اصلا چه در گذشته و چه در زمان حال کلاسهای تماس یا احضار ارواح نداشتند. بلکه در همان سال ها کلاسهای علوم روحی را دایر کرده بودند که به صورت تئوریک به مباحث این علم برای شاگردانشان میپرداختند. اما در حال حاضر هم به علت بالا رفتن سن شان، دیگر کلاسهای علوم روحی هم ندارند و درواقع بازنشسته شده اند و شاید کلاسهای آموزشی خصوصی برای اطباء جهت آموزش انرژی درمانی داشته باشند. اما شما می توانید برای تشکیل چنین جلساتی توسط شاگردان ایشان، با مراجعه به صفحه اول مثنوی ارواح از شرایط و الزامات تشکیل چنین جلساتی آگاه شوید.
ادامه مطلب ...خیام از زبان خیام
فرامرز ملاحسین تهرانی
در بخشی از کتاب «خاطرات یک روح ...» حضور در محفل و مجلس نورانی خیام را یادآور شدیم. اینک به بخشی دیگر از تفسیر و تحلیل رباعیات خیام از زبان خود ایشان میپردازیم که برگرفته از همان کتاب است.
(2)
آن به که در این زمانه کم گیری دوست
با اهل زمانه صحبت از دور، نکوست
وانکس که تو را به جملگی تکیه بر اوست
چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست
این رباعی اندرزی است که مردم را از رفاقت های بسیار نزدیک برحذر می دارد و فاش می سازد که غالبا دوستان صمیمی بالاخره یکدیگر را می فریبند.
هیچ لازم نیست عزلت اختیار کنید یا معاشرت با آشنایان را به کلی ترک گویید، بلکه آسوده با همه کس صحبت بدارید ولی هرگز اعتماد به کسی نسپارید. شما از اشخاصی که نمی شناسید یا از دور می شناسید معمولا فریب نمی خورید و حال اینکه چه بسیار اوقات ازطرف افراد مورد اطمینان تان ازلحاظ مادی یا اخلاقی زیان هایی متوجه تان می شود. حتی اعتماد به نفس خودتان هم جایز نیست چون چه بسیار اوقات که به تحریک پاره ای امیال و غرایز حیوانی، شما را منحرف ازطریق صواب می سازد. پس فقط عقل و نیروی تمیز است که در هر مورد بایستی به کار آید تا نیک از بد جدا و مشخص گردد.
ادامه مطلب ...
ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
دکتر محمدجواد حریری
خاطرات مدیوم ها / قسمت چهارم
بر مزار خودم
فرامرز ملاحسین طهرانی
مثل خیلی از انسانهای دیگر که ممکن است عاداتی بد و ناپسند داشته باشند، من نیز یک عادت بد داشتم و آن این بود که روزی یک نخ سیگار می کشیدم. البته همانطور که گفتم فقط همین یک نخ را می کشیدم و هیچگاه این یک نخ به دو نخ سیگار نمی رسید، مگر در شرایط استثنایی که به ندرت اتفاق می افتاد کشیدن سیگار به دو نخ برسد. به همین خاطر از این عادت ناپسند خودم زیاد رضایت نداشتم و کشیدن همین یک نخ سیگار در روز را هم جزء عادات و رفتارهای بد خود و تسلیم شدن به خواست های نفسانی به حساب می آوردم.
ادامه مطلب ...بنام خدا
پاسخ به سوالات
قسمت یازدهم
فرامرز ملاحسین تهرانی
سوال اول: ازخانم فرزانه
با تشکر از شما که به خوبی جواب سوالات ما را میدهید. استاد من صداهای را که قبلا به شما گفته بودم، در محیطهای ساکت بوده یا نیمه شب بوده به هر حال چه کتابهایی برای تقویت قدرتهای مدیومی بهمون پیشنهاد میفرمایید.
پاسخ: تمام کتابهای استاد رهبرزاده و کتاب این حقیر بنام شناخت روح و تقویت قدرتهای مدیومی مناسب هستند. اما کتابهای استاد رهبرزاده را از دست ندهید. برای خرید و دانلود این کتابها به سایت copykon.ir مراجعه فرمایید و با سرچ اسم استاد کتابهای ایشان را ببینید.
ادامه مطلب ...بخشی دیگر از کتاب الکترونیکی «خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی»
در محضر حکیم عمر خیام نیشابوری
فرامرز ملاحسین تهرانی
وقت ملاقات شد، خنده کنان می روم
تن به چه کار آیدم، با دل و جان می روم
می روم و می روم، بی سروپا می روم
در حرم قدسی اش، رقص کنان می روم
قامت خشکیده ام در خس و خاشاک و خاک
بار دگر سبز شد، سرو چمان می روم
ریشه ام از فقر سوخت، بال و پرم باز شد
گوهر خود یافتم، همچو شهان می روم
ناله ام از خاکدان رفت به گوش فلک
از بغل خاکیان، نعره زنان می روم
نیست کسی یاورم، جز دل خوش باورم
بار زمین می نهم، جامه دران می روم
در دل دشت و کویر، در هوس گُلشنم
فصل بهارم شده، غنچه کنان می روم
رحمتِ «ناجی» روان گشته ز هفت آسمان
در یکی از شبهای گرم تیرماه، حال خوشی به من دست داد. تصمیم گرفتم یک پیاده روی شبانه در خیابانهای نزدیک خانه ام داشته باشم. ساعت 10 شب بود و من قدم زنان راهی بیرون از منزل شدم. کوچه ها تقریبا خلوت شده بود و زن و مرد و کوچک و بزرگ همگی در خانه هایشان بودند. خانه هایی که هر کدام حکایتگر سرگذشتی از ارواحی بود که در کالبد جسمانی و بنابر ضرورت و جبر آفرینش چند صباحی به شکل قراردادی با نسبت خانوادگی در زیر یک سقف مشغول ادامه حیات تکاملی خویش بودند.
ادامه مطلب ...